مشکلاتی که معلولین جسمی حرکتی با آن مواجه اند
مشکلات معلولین جسمی حرکتی چیست؟
ناتوانی های جسمی چیست؟
ناتوانی جسمی بر استقامت، تحرک، مهارت و عملکرد یا ظرفیت بدنی فرد تأثیر می گذارد. این ناتوانی ها می توانند از نظر درجه و نوع متفاوت باشند، از جمله صرع، فلج مغزی، فیبروز کیستیک، کوتولگی، اسپینا بیفیدا، ام اس، اندام های از دست رفته، فلج و سایر آسیب های مغزی یا نخاعی.
علاوه بر این، علل ناتوانی جسمی میتواند مادرزادی باشد، که در آن فرد به دلیل ارث ژنتیکی یا آسیبی در بدو تولد با آن به دنیا میآید یا در اواخر زندگی به دلیل آسیب، عفونت، بیماری یا یک عارضه جانبی پزشکی به دست میآید.
در حالی که برخی از این ناتوانی ها توسط دیگران قابل مشاهده تر هستند یا به راحتی قابل تشخیص هستند، بسیاری از آنها ناتوانی های نامرئی در نظر گرفته می شوند.
این اغلب منجر به نادیده گرفتن، نادیده گرفتن یا تمسخر افراد دارای ناتوانی جسمی می شود. خوشبختانه، با آگاهی بیشتر مردم از تنوع معلولیت ها و تأثیری که بر زندگی دیگران می گذارد، این مشکلات کاهش می یابند.
موانع و چالش ها برای افراد دارای معلولیت جسمی
منظور از فرد معلول، فردی است که درازمدت دارای نقص جسمی، ذهنی، فکری یا حسی است که در تعامل با موانع مانع از مشارکت کامل و مؤثر او در جامعه به طور مساوی با دیگران می شود. تخمین زده می شود که یک میلیارد نفر در سرتاسر جهان که دارای معلولیت هستند، با موانع زیادی برای شمولیت در برخی از جنبه های کلیدی جامعه روبرو هستند. در نتیجه، آنها از دسترسی برابر با سایرین برخوردار نیستند که شامل حوزه هایی مانند حمل و نقل و اشتغال و همچنین مشارکت اجتماعی مانند سیاست یا سرگرمی است.
همچنین یک کلیشه فراگیر وجود دارد که افراد دارای معلولیت جسمی نیز زندگی پرمشغله و پرباری ندارند.
تقریباً همه ما فردی را با معلولیت می شناسیم. بیش از یک نفر از هر پنج نفر، با معلولیتی زندگی می کنند که نتیجه بیماری یا جراحتی است که رخ داده است. و در کسری از ثانیه، یک تصادف در محل کار یا هنگام عبور از خیابان میتواند باعث شود که هر یک از ما با یک واقعیت فیزیکی یا فکری تغییر یافته روبرو شویم. با وجود این، تعداد زیادی از شواهد نشان میدهد که افراد دارای معلولیت مراقبتهای با کیفیت پایینتر و مراقبتهای پیشگیرانه کمتری دریافت میکنند و شیوع بیماریهای مزمن بیشتری نسبت به افراد بدون معلولیت دارند. افراد دارای معلولیت همچنین با هزینههای بیشتری برای مراقبتهای بهداشتی روبرو هستند.
چالشهای پیش روی افراد معلول چندگانه است. اولین چالش تشخیص زودهنگام است. این بیماری منجر به نقص و ناتوانی منجر به ناتوانی میشود. بنابراین تشخیص زودهنگام مهم است زیرا با آن میتوان از ناتوانی پیشگیری کرد.
چالش دوم عدم دسترسی به درمان ها و منابع کافی است. به همین دلیل است که تعداد معلولان در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری است. منابع پزشکی محدود به مناطق شهری است.
چالش سوم کمبود زیرساخت ها است. ما به اندازه بیمارستانها مراکز توانبخشی نداریم، سازمانهای مدیریت معلولیت ما بسیار کمتر هستند.
چالش چهارم در دسترس بودن فناوری و دستگاه های کمکی و تطبیقی است. بدون این تجهیزات، افراد معلول نمی توانند به طور مستقل کار کنند. بنابراین، نیاز به چنین دستگاه هایی حیاتی است. چالش بعدی تامین مالی است. بر خلاف سایر شرایط و بیماری ها، ناتوانی متفاوت است. در بیماری ها می توانید دارو بدهید و بدانید تا چند روز دیگر بهبودی حاصل می شود. اما معلولیت طولانی مدت است. از این رو، بودجه تبلیغات پایداری مهم است.
چالش بعدی امرار معاش است. از آنجایی که افراد معلول به آموزش یا توسعه مهارت دسترسی ندارند، از نظر معیشتی قادر به کسب استقلال نیستند. آگاهی و درک کارفرمایان چالش هایی را به همراه دارد. عدم دسترسی و سازگاری در فضای کاری مانعی برای افراد معلول است.
مشکل دیگر کمبود فناوری و نوآوری است. ما عموماً در رویکرد خود در برخورد با این بخش محافظه کار و قدیمی هستیم. اما ما به فناوری نوآورانه و مبتنی بر شواهد نیاز داریم که ما را برای ارائه با کیفیت بهبود بخشد.
استرس عاطفی و انزوای اجتماعی
افراد دارای معلولیت همچنین بیشتر با انزوای اجتماعی مواجه می شوند که خطرات سلامتی خود را به همراه دارد، از جمله افزایش خطر مرگ. زمانی که معلولیت یک فرد شامل نقص حرکتی می شود، یکی از مسائلی که می تواند ایجاد شود افزایش انزوای فیزیکی و اجتماعی است؛ به طوری که با کوچکتر شدن فرصتهای مشارکت اجتماعی بر اساس توانایی فرد در جهتیابی محیط فیزیکی، افسردگی و اضطراب نیز میتواند ایجاد شود.
چگونه نظام سلامت می تواند نیازهای معلولان را بهتر برآورده کند؟
وقتی افراد دارای معلولیت به بیماری های جدی مبتلا می شوند، به احتمال زیاد نارضایتی خود را از متخصصان بهداشت گزارش می کنند. تقریباً یک چهارم افراد مبتلا به بیماری جدی و ناتوانی طولانی مدت گزارش دادند که احساس می کنند به دلیل ناتوانی خود با آنها ناعادلانه رفتار شده است.
نظرسنجی و مصاحبه ها نشان می دهد که در حالی که سیستم مراقبت های بهداشتی برای افراد دارای معلولیت دشوار است، تغییرات - چه بزرگ و چه کوچک - می تواند کمک کند. بودجه کافی برای LTSS، از جمله خدمات مبتنی بر جامعه، زندگی مستقل و شرافتمندانه را برای افراد دارای معلولیت آسان تر می کند. بسیاری از مسائلی که در حال حاضر در محیط های بالینی درمان می شوند، می توانند در جامعه مورد توجه قرار گیرند.
سایر جنبههای سیستم مراقبت نیز میتواند بهبود یابد، که نه تنها برای افراد دارای معلولیت بلکه برای سایر افرادی که از خدمات مراقبتهای بهداشتی استفاده میکنند نیز سود خواهد برد. سیاستها و ابزارهایی که هماهنگی و مشارکت بهتر بین سازمانهای مراقبت بهداشتی و خدمات اجتماعی را تسهیل میکنند، به رفع بسیاری از محرکهای سلامت ضعیف کمک میکنند.